کد مطلب:235267 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:244

مناظره ای دیگر
حسن بن محمد نوفلی گفت: سلیمان مروزی - كه از دانشمندان بی نظیر - در خراسان بود. پیش مأمون آمد. خیلفه، مقدم او را گرامی داشت و گفت: پسر عمویم، علی بن موسی الرضا علیه السلام از حجاز آمده و علاقه ای به مناظره دارد. چنانچه مایل باشی در روز ترویه (روز هشتم ذی حجه) بیا و با او مناظره كن.

سلیمان گفت: یا امیرالمؤمنین! می ترسم بیایم و در حضور شما و بنی هاشم از او سؤالی كنم و نتواند بدان پاسخ دهد. در این صورت دنبال گیری بحث صلاحیت ندارد. مأمون گفت: من چون می دانستم قدرت مناظره داری، به دنبال تو فرستادم. و اتفاقا نظر من هم همین است كه در مناظره، او را - اگر به مسأله ای هم باشد - مغلوب كنی.

سلیمان گفت: در این صورت هیچ اشكالی ندارد.

مجلسی تشكیل بده، به شرط اینكه پس از مغلوب شدن ایشان از من ایراد نگیری و سرزنشم نكنی. مأمون به دنبال حضرت رضا علیه السلام فرستاد و پیغام داد؛ مردی از اهل مرو - كه در خراسان منحصر به فرد است - آمده چنانچه ناراحت نمی شوید، بدینجا تشریف بیاورید.

حضرت رضا علیه السلام وضو گرفت و به من و عمران صابی فرمود: شما جلو بروید. من می آیم. ما رفتیم. یاسر و خالد دست مرا گرفته، پیش مأمون بردند.

پرسید: برادرم، ابوالحسن كو - خدا او را حفظ كند -؟

گفتیم لباس می پوشد و به ما دستور داد: شما بروید؛ من هم می آیم.

اكنون عمران صابی هم - كه به دست شما ایمان آورد - اینجاست؛ اگر اجازه فرمایی، وارد شود؛ مأمون اجازه ی ورود بدو داد و مقدمش را گرامی داشت و گفت:



[ صفحه 53]



بالأخره جزء بنی هاشم شدی عمران؛ جواب داد: خدا را شكر كه مرا به وسیله ی شما بدین شرف مشرف گردانید.

مأمون گفت: این شخص سلیمان، متكلم خراسان است. عمران در جواب گفت: سلیمان، خیال می كند كه در خراسان نظیر ندارد با اینكه مخالف بداء است.

مأمون گفت: چرا با او مناظره نمی كنی؟

عمران پاسخ داد بسته به میل اوست.

در این هنگام حضرت رضا علیه السلام وارد شد.

فرمود درباره ی چه صحبت می كردید. عمران جریان را به عرض رسانید.

سپس مأمون از حضرت رضا علیه السلام پرسید: شما درباره ی «بداء» [1] چه می فرمائید؟

حضرت رضا علیه السلام در مورد بداء و اراده و سایر مسائل توحیدی به گونه ای دلیل آورد كه سلیمان نتوانست سخن بگوید.

وقتی از جواب عاجز شد، گفت: این شخص دانمشندترین بنی هاشم است و مجلس خاتمه یافت و همه متفرق شدند.


[1] بداء از اعتقادات ماست كه خداوند هر چه را اراده فرمايد مي تواند تغيير و تبديل دهد. آيه (يمحو الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب) شاهد همين معني است.